عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
نجوم | 12 | 422 | admin |
به دلیل کمبود وقت این وبلاگ به طور رایگان واگذار خواهد شد
نکته :رتبه 1 گوگل برای ماست
وقتي ذرات گرد وغباري كه در فضاي بين سيارات قرار دارند وارد جو زمين مي شوند در اثر سرعت بالا و اصطكاك شديد به وجود آمده مي سوزند و به صورت شهاب ديده مي شوند. در آسماني صاف و تاريك ممكن است در هر ساعت چند شهاب مشاهده كنيد كه در نقاط مختلف آسمان ظاهر و به سرعت محو مي شوند. اما در شبهاي خاصي از سال تعداد شهابها به يكباره زياد مي شود كه به اين پديده «بارش شهابي» گفته مي شود. بارش هاي شهابي در اثر ورود توده اي از ذرات به جو زمين به وجود مي آيند. اين ذرات با سرعت هاي زياد(چند ده كيلومتر در ثانيه) و تقريبا` به طور موازي وارد جو مي شوند. در نتيجه از ديد ناظر زميني به نظر مي آيد كه همه شهابها از يك نقطه آسمان خارج مي شوند كه به اين نقطه كانون بارش گفته مي شود.
كانون بارش در هر صورت فلكي باشد، بارش شهابي به نام آن خوانده مي شود. منشاء بسياري از بارش هاي شهابي، دنباله دارها هستند. اين صخره هاي يخي با حركت خود ذرات ريزي به جا مي گذارند. با نزديك شدن دنباله دار به خورشيد تعداد ذرات به جا مانده افزايش مي يابد. بنابراين مدار دنباله دار مملو از ذراتي مي شود كه با همان سرعت دنباله دار و تقريبا` در همان مدار به دور خورشيد گردش مي كنند. به دليل حركت متناوب زمين به دور خورشيد ، سياره ما در زمان مشخصي از سال به نزديكي مدار دنباله دار مي رسد و با برخورد به اين ذرات بارش شهابي رخ مي دهد.
تاريخچه بارش شهابي برساووشي
بارش شهابي برساووشي يكي از معروفترين بارش هاي شهابي ساليانه است كه در2 2-21 مرداد به اوج فعاليت خود مي رسد. شايد به جرات بتوان گفت كه بارش شهابي برساووشي، يكي از شورانگيزترين فستيوالهاي ساليانه نجومي باشد كه در شب هاي گرم تابستان منجمان آماتور را گردهم مي آورد. نخستين گزارشات رصد اين بارش به بيش از 2000 سال پيش بر مي گردد كه در شرق دور(چين،ژاپن و ...) ثبت شده است. دنباله دار منشاء بارش برساووشي دنباله دار سويفت-تاتل است كه در سال 1862 توسط لوييس سويفت از نيويورك و هورس تاتل از رصدخانه هاروارد كشف شد. چند سال پس از كشف اين دنباله دار بود كه «شياپارلي» با كمك محاسباتش نشان داد كه دنباله دار سويفت-تاتل منشاء بارش شهابي است. اين اولين بار بود كه ارتباط بارش شهابي و دنباله دار به اثبات مي رسيد. افزايش فعاليت بارش برساووشي در سالهاي 63-1861 تاييد كننده اين مطلب بود. دوره تناوب دنباله دار سويفت-تاتل حدود 130 سال است و آخرين بار در اوايل ده 1990 به حضيض خود رسيد و در سالهاي 1992و 1991 سرعت ساعتي سمت الراسي(Zenithal Hourly Rate= ZHR) آن به بيش از 200 رسيد.
اما در سالهاي بعد بارش برساووشي به فعاليت معمول خود ادامه داد تا اينكه همانطور كه انتظار مي رفت در سال 2004، ZHR اين بارش به 200 رسيد. اما در سالهاي اخير بارش شهابي معمولي داشته است و بايد منتظر افزايش فعاليت آن در سال 2028 بمانيم.
امسال چه خبر؟
بارش شهابي برساووشي 27 تير هر سال همزمان با برخورد زمين با توده ذرات فعال مي شود و تعداد شهابهاي آن به تدريج افزايش مي يابد تا در حوالي 22 مرداد به اوج خود مي رسد. در اين هنگام زير آسمان تاريك مي توان شاهد 60-40 شهاب در ساعت بود.پس از آن تعداد شهابها به تدريج كاهش مي يابد تا اينكه در 3 شهريور با خروج زمين فعاليت آن به پايان مي رسد.
امسال اوج بارش شهابي برساووشي در نيمه شب 21 مرداد پيش بيني شده است. اوج بارش چندين ساعت طول مي كشد و رصدگران مي توانند در شبهاي قبل يا بعد نيز براي رصد اقدام كنند. كانون بارش در ساعت 10 شب طلوع مي كند و تا صبح در بالاي افق قرار خواهد داشت. بنابراين پيشنهاد مي شود رصد اصلي را از شامگاه 21 مرداد تا صبح 22 مرداد انجام دهيد. امسال ماه در وضعيت نزديك به بدر قرار دارد و به كانون بارش نزديك است و مزاحم مشاهده شهابها خواهد بود. هر چه مكان رصدتان تاريك و به دور از نور باشد، شاهد شهابهاي زيادي خواهيد بود.
رصد بارش شهابی
اختر شناسان بارش های شهابی را با روش های مختلفی همچون رصد مرئی، رادیویی با تصویربرداری ویدئویی و حتی با تلسکوپ ( در برخی از بارش های کم شمار ) بررسی می کنند. با این روش ها ، تا کنون بیش از 50 بارش شهابی بررسی شده است. یکی از رایج ترین و کم هزینه ترین روش ها، رصد مرئی است ، یعنی تماشای مستقیم شهاب ها که به یکی از علاقه مندی های اصلی منجمان آماتور امروز تبدیل شده است. منجمان آماتور در به دست آوردن داده ها و اطلاعات در این زمینه نقش بسیار مؤثری دارند. داده هایی كه به وسیله ی آماتورها جمع آوری می شود، می تواند به اخترشناسان در درك بهتر از چگونگی پیدایش و تحول منظومه ی شمسی كمك كند.
برگرفته از: nssra.ir
با تلخيص و اضافات
اگرچه انسان هزاران سال است که به مطالعه آسمان ها و کیهان پرداخته، اما هنوز اطلاعات بسیار اندک و ناچیزی پیرامون فضا و جهان اطراف خود دارد. همچنان که در راستای افزایش دانش و آموخته های خود گام برمیداریم، هر روزه با مسائل شگفت آور جدیدتری آشنا می شویم و این درحالیست که برخی از آنها بسیار پیچیده و گیج کننده می باشند. در ادامه این مقاله به مجموعه ای از شگفت انگیزترین، جالب ترین و عجیب ترین حقایق نجوم و دانش ستاره شناسی اشاره خواهیم نمود.
1- دانشمندان بر این باورند که ما فقط قادر به دیدن 5 درصد از ماده در جهان هستی می باشیم. این در حالیست که باقی کیهان از ماده ای نامرئی به نام "ماده تاریک" و همچنین نوع اسرارآمیزی از انرژی به نام "انرژی تاریک" تشکیل شده است.
2- ستارگان نوترونی آنقدر چگال و متراکم می باشند که در مقام مقایسه، جرم یک قوطی کنسرو از مواد یک ستاره نوترونی ، بیشتر از جرم کره ماه می باشد.
3- انرژی آزاد شده از خورشید آنقدر زیاد است که حتی تصور آن نیز دشوار است. انرژی آزاد شده از هسته خورشید در هر ثانیه، معادل 100 میلیارد بمب اتم می باشد.
4- گالیله به اشتباه مخترع تلسکوپ نامیده شده است. نتایج مطالعات تاریخدانان نشان می دهد مخترع اولین تلسکوپ یک عینک ساز هلندی به نام "یوهانس لیپرشی" بوده است. درعین حال گالیله نخستین فردی می باشد که از ابزار تلسکوپ برای مطالعات نجومی و دانش فضا استفاده نموده است.
5- سیاه چاله ها آنقدر فشرده و چگال بوده و چنان جاذبه شدیدی تولید می نمایند که حتی نور نیز نمی تواند از آن فرار نماید. فیزیکدانان نظری پیش بینی می کنند که شرایطی وجود دارد که تحت آن نور قادر به فرار است. (این وضعیت 'تابش هاوکینگ' نامیده شده است)
6- رسیدن نور ستارگان و کهکشان های دور به ما آنقدر زمان می برد که آنچه ما امروز می بینیم در واقع وضعیت این اجرام را در صدها، هزاران و حتی میلیون ها سال قبل نشان می دهد. از اینرو همانطور که به آسمان می نگریم براستی سفری در زمان و گذشته های بسیار دور داریم.
7- سحابی خرچنگ بواسطه یک انفجار ابرنواختری در سال 1054 میلادی بوجود آمد. منجمان عرب و نیز ستارشناسان چینی در آن زمان اشاره کرده اند که این انفجار آنقدر درخشان بوده که برای ماه ها باعث روشنی آسمان شب شده و حتی در روشنی روز نیز قابل مشاهده بوده است.
8- شهاب ها معمولاً فقط ذرات ریز گرد و غبار در حال سقوط از میان جو زمین می باشند. دنباله دارها گاهی اوقات از میان مدار زمین عبور کرده و ردی از گرد و غبار را در مسیر پشت سر خود بر جای می گذارند. سپس همانطور که زمین در مسیر حرکت خود از میان این گرد و غبار عبور می کند ، این ذرات داغ شده و رگه هایی از نور در آسمان شب نمایان می سازند.
9- اگرچه عطارد نزدیکترین سیاره به خورشید است اما با اینحال گاهی اوقات دمای آن تا منفی 280 درجه فارنهایت می رسد. اما چرا؟
از آنجا که سیاره عطارد تقریباً هیچ اتمسفری ندارد، لذا هیچ چیز برای به دام انداختن و نگه داشتن گرما در نزدیکی سطح آن وجود ندارد. از اینرو نیمه تاریک سیاره عطارد (سمتی که از خورشید دور است) بسیار سرد است.
10- اگرچه سیاره زهره نسبت به خورشد، در فاصله ای دورتر از سیاره عطارد قرار دارد، اما به طور قابل ملاحضه ای داغتر از عطارد است. علت این امر جو غلیظ و متراکم سیاره زهره است که باعث حفظ گرما در نزدیکی سطح سیاره می شود.
منبع سایت نجوم ایران
سفر بی بازگشت به مریخچند ایرانی داوطلب سفر بی بازگشت به مریخ شدند؟ |
در بلندپروازی ایرانیها شکی نیست، این را مستشرقان و گردشگران غربی که به ایران سفر کرده اند بارها در سفرنامههای خود نوشته اند.
این بار اما پای سفری بی بازگشت در میان است. سفری جسورانه به سیاره سرخ با بلیتی یک طرفه که 70 ایرانی با داوطلب شدن در پروژه ماجراجویانه «مارس وان» شهامت و اشتیاق ایرانی در شکستن مرزهای رویا و واقعیت را به نمایش گذاشته اند.
«باس لنسدروپ»، مدیر ارشد و از موسسان طرح مارس وان (سفر یک طرفه به مریخ) از میزان استقبال ایرانیان از این ماموریت شگفتزده است.
وی در گفتوگو با ماهنامه «نجوم» میگوید: در مقایسه با بسیاری از کشورهای جهان که زبان انگلیسی در آنها جایگاه قدرتمندی ندارد، افراد زیادی از ایران با ما تماس گرفتهاند و خواستهاند که در این پروژه داوطلب شوند و به مریخ بروند.
دقیقتر بگویم از ایران بیش از 70 نفر پست الکترونیکی زدهاند و آمادگی خود را برای رفتن به مریخ اعلام کردهاند. جالب اینجاست که بدانید ایتالیا فقط 45 داوطلب داشته است. تعداد داوطلبان آلمانی هم از ایرانیها کمتر و 34 نفر بوده است.
لنسدورپ در پاسخ به این سوال که ایده سفر یکطرفه به مریخ چگونه در ذهنش شکل گرفته می گوید: سال 1376(1997) وقتی برای اولین بار تصویر مریخنورد را دیدم با خودم گفتم «میخواهم به مریخ بروم.» به دلیلی که نمیدانم چطور با کلمات توضیحش دهم، به محض این که آن تصویر را دیدم تصمیم گرفتم روزی به مریخ بروم و در آن سیاره گشت و گذار کنم.
آن موقع دانشجو بودم و بس. 20 سالم بود و شروع کردم به تحقیق دربارهی مریخ و این که فناوری سفر به مریخ چه قدر پیشرفت کرده و به کجا رسیده و این که چقدر هزینه دارد. و البته در کنارش هم تحصیلم را ادامه میدادم و مدتی پروژهی سفر به مریخ را در رایانه رها کردم و سراغش نرفتم.
تا این که دو سال پیش دو دانشمند آمریکایی مقالهای در ژورنال کیهان شناسی به چاپ رساندند که از ماموریت و سفری یک طرفه به مریخ می گفت و آن وقت بود که فکر کردم باید دوباره به دنبال این ایده بروم و دربارهی راههای ممکن و جزییات این کار تحقیق کنم و راه حلی برای تامین هزینه و منابع مالی لازم برای این کار بیابم.
این شد که با آرنائو، شریکم، نشستیم به بررسی تمام امکانات و راههای ممکن برای انجام این کار و در نهایت به این پروژه رسیدیم که در حال حاضر دائم اجرایش میکنیم و بعد من بخشی از سهام خود را در شرکتی که پیشترها در آن بودم فروختم و مارس وان را راه انداختم.
لنسدورپ در پاسخ به این که «خیلیها میپرسند دهها سال طول کشید که ناسا توانست مریخنوردهایی به مریخ بفرستد؛ مسوولان مارس وان چطور میخواهند در مدت زمانی این چنین کوتاه انسان را به سیارهی سرخ بفرستند؟» گفت: چند دلیل دارد که میتوانند این کار را به سرعت انجام دهند و مهمترین این دلایل این که در این پروژه قرار نیست فناوری بازگشت از مریخ را به دست آورند زیرا کسانی را که به مریخ میفرستند قراراست همان جا بمانند.
فقط کافی است فناوری فرستادن و فرود آوردن انسان بر سطح مریخ را داشته باشند و فناوری زنده نگه داشتن آنها را در آن سیاره، که البته این فناوری در حال حاضر وجود دارد.
وی معتقد است: سختی ماموریت به مریخی که ناسا و ایسا از آن حرف میزنند، بخش بازگشت از مریخ است نه سفر به مریخ.
اما دلیل دوم هم این که این طور نبوده که ما ماموریت سفر به مریخ را طراحی کرده باشیم و بعد ببینیم فناوری مورد نیاز وجود دارد یا نه.
بلکه در واقع ما برعکس این عمل کردیم؛ همهی فناوریهای موجود را بررسی کردیم، کنار هم گذاشتیم و در نهایت مثل قطعههای پازل کنار هم چیدیم تا ماموریت مارس وان را طراحی کنیم؛ آن هم با تکیهی صرف بر فناوریهای موجود، اینها دو دلیل اصلی هستند که ما را قادر میسازند این ماموریت را در زمانی این چنین اندک انجام دهیم.
مدیر ارشد طرح مارس وان در پاسخ به این سوال نجوم که برخی این پروژه را به خودکشی تشبیه کردهاند و این که داوطلبان را با بلیتی یک طرفه به جایی می فرستند که هیچ چیز زمینی در آن نخواهد بود، امری غیر اخلاقی دانسته اند، گفت: «از وقتی که برای اولین بار ایدهی رفتن به مریخ به سرم زد میخواستم به آن سیاره بروم و همیشه هم میدانستم این سفری یک طرفه خواهد بود؛ چون به خوبی میدانستم که فناوری بازگشت از آن سیاره هنوز وجود ندارد. به همین خاطر به عقیده من، این به هیچ وجه ماموریتی غیر اخلاقی نیست.
کار ما در این میان چیست؟ خب البته ما نهایت تلاشمان را انجام میدهیم تا امنیت این سفر را تامین کنیم. همیشه سفر به مریخ ریسک و خطرهای بزرگی دارد و ما سعی میکنیم آن را تا جای ممکن امن کنیم.
ضروری است که به تمام کسانی که برای این سفر آموزش میبینند و قرار است به مریخ اعزام شوند بگوییم چه خطرهایی بر سر راهشان جود دارد و از تمام ریسکهایی که به جان میخرند آگاهشان کنیم. باید به آنها بگوییم که احتمال از کار افتادن سامانهی حفظ حیات چه قدر است، یا احتمال این که حباب زیستیشان پاره شود.
تمام ریسکها و خطرها را بهشان میگوییم و آن وقت است که «آنها» باید تصمیم بگیرند که میخواهند به این سفر بروند یا نه. تصمیم بر عهدهی آنهاست. مدیر سلامت و پزشکی ما که مسئولیت گزینش افراد را بر عهده دارد پیشتر متخصص قلب بوده است. یکی از بیماران مبتلا به نارسایی قلبی او میخواسته در پروژهی ما شرکت کند و به مریخ اعزام شود و نوربرت به سبب وضع قلب او گفته بود که پیشنهاد میکنم این کار را نکنی؛ چون آنجا محیط سخت و دشواری است و احتمال این که زنده نمانی بسیار زیاد است.
اما آن مرد به نوربرت گفته بود: «تو نمیتوانی برای من تعیین تکلیف کنی. زندگی خودم است. اگر بنشینم در خانه و کاری نکنم در آن صورت زندگیام هیچ ارزشی نداشته است.» مردم خودشان تصمیم میگیرند و اگر نخواهند بروند، کسی نمیتواند مجبورشان کند.»
وی در بخش دیگری از این گفتوگو در پاسخ به این که پروژههایی مثل مارس 100 نشانمان داده اند که مشکلات زیادی ممکن است در برنامهی اعزام انسان به مریخ رخ دهند؛ چطور میخواهید از پس مشکلات روانی بر بیایید؟ گفت: نوربرت کرافتس، مدیر پزشکی ما، در یکی از برنامه های قبل از مارس 100 همکاری داشته است و به همین خاطر اطلاعات زیادی در این باره دارد. در پروژهی مارس 100 افراد را تکتک انتخاب کرده بودند، نه در قالب یک گروه. پس مهمترین و اولین کاری که میکنیم این است که افراد را تک به تک انتخاب نکنیم.
در واقع ابتدا صلاحیت افراد را تک به تک بررسی می کنیم و بعد از جمع این افراد مستقل گروهی تشکیل میدهیم و با کمک روان شناسان و کارشناسان و متخصصانمان این گروهها را طوری سازمان میدهیم که با هم و در میان اعضایشان همکاری مناسبی برقرار باشد.
البته همیشه مشکلاتی وجود خواهد داشت، اما مشکلات در گروه و با همکاری اعضا به حداقل میرسند. خیلی مهم است که پیش از اعزام فضانوردانمان به مریخ هشت سال وقت داریم و در این هشت سال هر سه ماه شبیهسازی اقامت در مریخ خواهیم داشت تا بدین ترتیب بینیم چطور گروهها به همکاری و همخوانی با هم و در داخل خود رسیدهاند.
وی درباره این که آیا گروهها را بر اساس تفکیک جنسیتی انتخاب میکنید؟ گفت: گروههای ما ترکیب جنسیتی دارند، چون گروههای ترکیبی بازدهی بهتری در شرایط ایزوله دارند تا گروههای تک جنسیتی. اما هنوز نمیدانیم این ترکیب چطور خواهد بود. سعی خواهیم کرد که سهم هر جنسیت در گروه مساوی باشد. یعنی دو مرد و دو زن. اما مهمترین موضوع این است که گروهها از شایستهترین و درستترین افراد تشکیل شده باشند و اهمیت 50 -50 بودن ترکیب جنسیتی در اولویت بعدی قرار میگیرد.
باس لنسدروپ در پاسخ به آنهایی که میپرسند چرا این پروژه را اول روی ماه پیاده نکردید، گفت: خب در بخش سوالات متداولمان بخش جامع و کاملی در این باره داریم، اما به طور خلاصه پاسخ میدهم. چند دلیل برای این تصمیم وجود دارد؛ این که ماه جاذبهی کمتری دارد، در ماه آب نیست، ماه نیتروژن ندارد، پس منابع اندکی در ماه در دسترس خواهد بود.
ماه اتمسفری هم ندارد و در نتیجه مشکلاتمان با خرده شهاب سنگها در ماه نسبت به مریخ خیلی بیشتر خواهند بود، و روز در ماه برابر است با سی روز زمینی، پس به صفحههای خورشیدی بسیار بزرگ و باتریهای عظیم احتیاج خواهد بود تا از پس شب برآییم.
اینها مشکلاتی تکنیکی بودند که در ماه با آنها مواجه خواهیم بود. اما گمان کنم مهمترین دلیل این بود که اگر ما پیشنهاد ماموریت و سفری به ماه داده بودیم حالا شما با من تماس نگرفته بودید. سفر به مریخ حقیقتا چیزی نو و حیرتانگیز است.
وی در پاسخ به این که « واکنش کارشناسان و متخصصان فضا به این پروژهی شما چه بوده و این که آیا از آن استقبال کردهاند یا گفتند که ماموریتی تخیلی است و قرار نیست اتفاق بیفتد؟ » گفت: خب، چیزی که ما متوجه شدیم این است که دانشمندان و متخصصانی که میگویند این ماموریت ممکن نیست معمولا در زمینهای حرف میزنند که در تخصصشان نیست.
مثلا حقوقدانان فضایی میگویند که ارزش رسانهای این پروژه آن قدر بالا نیست، یا مهندس فضایی میگوید وقتی به مریخ برسید تشعشعات خیلی زیاد خواهد بود.
اما وقتی با متخصصان در حوزهی تخصص خودشان حرف میزنید، وضع فرق میکند. از کارشناسان تشعشعات که میپرسید میگویند مطمئنا راه حلی برای این تشعشعات وجود دارد، یا حقوقدانان میگویند که راهی برای عبور از موانع قانونی وجود دارد یا کارشناسان رسانه که میگویند اگر واقعا این کار را بتوانید انجام دهید برای درآمدهای لازم و سرمایهگذاریها مشکلی بر سر راهتان نخواهند بود.
اگر به وبگاهمان مراجعه کنید و نظرات کارشناسان و مشاورانی را که با ما همکاری میکنند بخوانید میبینید که مطمئنا این پروژه از لحاظ تکنیکی و اقتصادی قابل اجرا است. البته چالشهای زیادی پیش رو داریم و باید تکتک آنها را حل کنیم، اما مطمئن هستیم که این کار شدنی است.
وی در پاسخ به این سوال خواندنی «نجوم» که آیا برای داوطلبان در مریخ امکان بچهدار شدن هم وجود دارد؟ گفت : هنوز نمیدانیم که آیا زنان میتوانند در جاذبه 40 درصد آبستن شوند یا نه؟
تاکنون تحقیقی در این زمینه انجام نشده است، اما احتمالا امکانپذیر باشد. این را هم نمیدانیم که آیا جنین در این جاذبه اندک رشد نرمال خواهد داشت یا نه، اما این را هم کارشناسان ما انتظار دارند و پیشبینی میکنند که رشد نرمال امکانپذیر باشد. بعد از آن، این مساله پیش میآید که آیا میخواهید در مریخ بچهدار شوید یا نه.
درست مثل تمام پدرها و مادرها در زمین، داوطلبان در مریخ هم باید تصمیم بگیرند که آیا زمان و مکان مناسب برای بچهدار شدنشان هست یا نه. و وقتی در محیطی بسیار خطرناک مثل سیاره سرخ هستید، با فقط و فقط سه همراه (البته همراهانی بسیار مسوولیتپذیر چون ما اینطور انتخابشان کردهایم) پیشبینی میکنیم با توجه به مسوولیتپذیری و درک بالای آنها از پیچیدگی وضعیت تصمیم بگیرند که آنجا مکان مناسبی برای بچهدار شدن نیست. اما خب زمانی که 20 یا 25 یا 30 نفر در مریخ بودند، شاید زمان آن برسد که کسی تصمیم بگیرد، حالا زمان مناسبی برای بچهدار شدن است.
مدیر ارشد طرح مارس وان درباره این که چه زمانی انسانهای مریخی (مقیم مریخ) میتوانند بدون نیاز به ما زندگی کنند؟ گفت: بقا و زندگی کردن دو مفهوم متفاوت هستند. به نظرم خیلی زود، شاید حدود 12 سال بعد، میتوانم تصور کنم که پایگاه مریخ میتواند مدتی طولانی بدون احتیاج به زمین بقا بیابد.
اما تا پیش از آنکه رایانههای خودشان ر ا بسازند، یا تمام آن چیزهایی که میخواهند داشته باشند، مثل دارو، تجهیزات پزشکی، سیستمهای سلامت و غیره. به نظرم تا این اتفاق زمان خیلی زیادی مانده است. شاید صد سال تا زمانی که پایگاه مریخ کاملا از زمین مستقل شود.
و گفتوگو با «لنسدورپ» با پاسخ به این سوال پایان یافت که «هنوز هم بازگشتی به زمین در کار نخواهد بود؟»
وی توضیح داد: مطمئنم که در بلندمدت فناوری بازگشت هم به وجود خواهد آمد؛ اما اولین کسانی که به مریخ رفتهاند آنقدر به آن جاذبهی کم عادت کردهاند که بازگشت به زمین برایشان بسیار دشوار خواهد بود.
به همین خاطر است که به داوطلبانمان میگوییم هرگز به زمین باز نخواهید گشت و این سفری یک طرفه به مریخ است.
مایش های فضاییچرا در آزمایش های فضایی از میمون استفاده می شود؟ |
این نوع میمون به دلیل شباهت بسیار با فیزیولوژی بدن انسان علاوه بر تستهای زیستی فضایی در حوزههای دارو سازی و پزشکی نیز استفاده میشود.
دکتر محمد ابراهیمی، در همایش ارسال موجود زنده به فضا در دانشگاه صنعتی امیرکبیر با اشاره به اقدامات این پژوهشکده در زمینه ارسال موجود زنده به فضا افزود: در این راستا 3 ماموریت طراحی، ساخت و تست مدارگردها (ارسال فضانورد به مدار)، طراحی، ساخت و تست کاوشگرها (ارسال زیرمداری موجود زنده و فضانورد) و آموزش فضانورد و آمادهسازی تجهیزات لازم برای فضانوردی تعریف و در دستور کار قرار گرفت.
وی با تاکید بر اینکه در این پرتاب محموله زیستی کاوشگر پیشگام به سلامت به زمین برگشت، اضافه کرد: در این پرتاب از میمون نژاد رزوس با نام علمی ماکاک رزوس (Macaca mulatta) استفاده شد. این نژاد همچنین در اولین آزمایشهای فضایی آمریکا نیز مورد استفاده قرار گرفت.
ابراهیمی، با اشاره به دلایل استفاده از این نژاد میمون، یادآور شد: این نژاد نزدیکی زیادی با فیزیولوژی انسان دارد از این رو محققان حوزههای دارویی و پزشکی در آزمایشهای خود از این نژاد استفاده می کنند.
وی به وضعیت فیزیولوژی میمون فضانورد ایرانی اشاره کرد و گفت: بر اساس اطلاعات پزشکان فیزیولوژیست این پروژه بیشترین میزان ضربان قلب این میمون در لحظه اوج شتاب بوده است که تعداد ضربان قلبی آن به 140 رسیده بود. این در حالی است که ضربان قلب طبیعی این میمونها در زندگی معمولی گاه تا 200 ضربه در دقیقه نیز بالا میرود.
موفقیت در کاهش سرعت کاوشگر در هنگام نشست
ابراهیمی به بیان مراحل پرتاب و سرعت کاوشگر پیشگام در حین عملیات خاطرنشان کرد: در آغاز عملیات موتور کاوشگر 33 ثانیه کار کرد تا سرعت از یک ماخ عبور کند و سپس در مسیر حرکت به حداکثر سرعت یعنی 5.5 ماخ رسید. این سرعت در مسیر بازگشت در مرحلهای دوباره از یک ماخ عبور کرد و حداکثر سرعت آن در مسیر بازگشت 4.5 ماخ بوده است.
رئیس پژوهشکده سامانههای فضانوردی با تاکید بر اینکه کاهش سرعت کاوشگر در مسیر برگشت با استفاده از طراحیهای خاص آیرودینامیکی انتهای محموله صورت گرفت، اضافه کرد: انتهای محموله دارای شکل هندسی خاصی است که موجب کاهش سرعت میشود به گونهای که سرعت کاوشگر به 0.8 ماخ رسید و با استفاده از چترها سرعت در لحظه فرود به زمین به 8 متر بر ثانیه رسید.
وی درباره آموزش این نوع میمون نیز گفت: آمادهسازی این میمونها به طور کلی شامل حساسیتزدایی و سازگارسازی آنهاست که مرحلهای بسیار طولانی است که برای پیشگام یک سال طول کشید اما ممکن است برای برخی از میمونها تا دو سال نیز ادامه داشته باشد.
شاید شما نیز یکی از کسانی باشید که همواره با رویای سفر به فضا و زندگی در سایر سیارات به آسمان ها می نگرد. متاسفانه چنین امکانی برای اکثر انسان ها و در آینده نزدیک مقدور نمی باشد و این تنها رویایی بیش به نظر نمی آید. اما با اینحال پروژه جدیدی که با همکاری ناسا و مایکروسافت پیاده سازی شده است می تواند شما را به یک سفر مجازی اما رویایی به خارج از زمین و منظومه شمسی ببرد.
امروز تحقیقات مایکروسافت و ناسا در حال آماده سازی تجربه کاملاً جدیدی برای کاربران تلسکوپ وسیع الطیف (WWT) هستند که به بینندگان اجازه خواهد داد تا از نزدیک منظومه شمسی را مورد بررسی قرار داده و با آن به تعامل بپردازند به طوری که تاکنون چنین چیزی وجود نداشته است. بینندگان اکنون قادرند تور زنده ای به سیاره قرمز داشته باشند، بطور مستقیم صدای دانشمندان ناسا را بشنوند و به صورت کامل و همه جانبه و با کیفیت بالا مریخ را ببینند و بررسی کنند.
برای یک تجربه دقیق و نزدیک از مریخ، مایکروسافت و ناسا ...
به ادامه مطلب بروید
دانشمندان رصدخانه دینامیک خورشیدی ناسا که چشم فضایی خیره شده به سمت خورشید است، راه جدیدی برای نگاه کردن به ستارهای یافتهاند که به سیاره ما گرما میدهد.
به گزارش خبرگزاری مهر، این تصویر از رنگهای آبی و قهوه ای سطح درحال جوشش ستاره خورشید با دمای حدود 600 درجه سانتی گراد است که از طریق طول موجی رصد شده که فعالیت همیشگی آن را برجسته کرده است.اسکات وسینر از مرکز فضایی گودارد گفت: هیچ علمی در پس این تصویر نیست، بلکه تنها زیبایی آن بوده که حائز اهمیت است.
برای دیدن عکس ها در سایز اصلی بر روی انها کلیک کنید
انجمن نجوم سهیل
به ادامه مطلب مراجعه کنید
تعجب نکنید؛ چون هیچ ادعایی در کار نیست و قرار هم نیست ناسا به ایران اسباب کشی کند اما مرور گوشه ای از لیست ایرانیان فعال در نــاسا گویای حق آب و گل داشتن ایرانی ها در آن سازمان فضایی بزرگ هست که جای بسی تامل دارد ...
پروفسور محمد جمشیدی، مدیر برنامه های داخلی ایستگاه فضایی ناسا
و همچنین مدیر کنترل تکنیک ایستگاه فضایی ناسا
فیروز نادری، مدیر برنامه اجرایی سیاره مریخ در ایستگاه فضایی ناسا
حمید برنجی، عضو پژوهشگران ایستگاه فضایی ناسا
قاسم اسرار، عضو هیئت مدیره ایستگاه فضایی ناسا
کاظم امیدوار، عضو پژوهشگران ایستگاه فضایی ناسا
رضا غفاریان، مهندس لابراتوار نیرو محرکه جت ایستگاه فضایی ناسا
پروفسور پرویز معین، رئیس موسسه مرکزی تحقیقاتی دانشگاه ناسا در آمریکا
پروفسور صمد حیاتی، عضو هیئت مدیره ایستگاه فضایی ناسا
خانم آزاده تبازاده، دانشمند ارشد فیزیک ایستگاه فضایی ناسا
عبد الحمید کریمی، فعالیت در بخش ساخت موشک های فضایی در ناسا
خانم دکتر مقدم، فعالیت در آزمایشگاه پیشرانش جت بر روی رادارها در ناسا
.
.
.
در گزارش ها آمده ؛ حدود 70 الی 80 ایرانی در ناسا فعالیت دارند
و طبق آخرین آماری که گرفته شده و در روزنامه space چاپ شده
43 درصد از کادر پژوهشی ناسا از پژوهشگران ایرانی می باشند!
سحابی کلهاسبی در نور فروسرخ از هابل
نزدیک ترین کهکشان مارپیچی که شبیه کهکشان ماست آندرومدا نام دارد. حتی در شرایط رصدی متوسط هم میتوان آن را همچون ابری مه آلود از گاز و غبار دید. در یکی از خبرهای اخیر ناسا درباره اش چنین آمده: ((... کهکشان آندرومدا را اخترشناس ایرانی، عبدالرحمن صوفی، به نام «ابر کوچک» می شناخته و در سال 964 میلادی در کتابش «صورالکواکب» به آن اشاره کرده است. احتمالا این اخترشناس ایرانی آن را در سال 905 میلادی رصد کرده است...))
آندرومدا به سبب نزدیکی اش به ما، از هر کهکشان دیگری در عالم بیشتر بررسی شده است، چون به ما امکان میدهد که همه ویژگی های کهکشان خودمان را، که به سبب وجود غبار میان ستاره ای نمی بینیم، در آن بررسی کنیم.
برخی از این ویژگی ها به این شرح اند: ساختار مارپیچی، خوشه های کروی و باز ستاره ای، ماده میان ستاره ای، سحابی های سیاره نما، بقایای انفجارهای ابرنواختری، هسته کهکشان، کهکشان های همراه و بسیاری دیگر.
نخستین شرح از آندرومدا، که آن را ابری از گاز معرفی کرده، در کتاب صورالکواکب، نوشته اخترشناس ایرانی، عبدالرحمن صوفی، در سال 964 میلادی آمده است. نخستین شرح از رصد تلسکوپی آن را سیمون ماریوس در سال 1612 ارائه کرد. شارل مِسیه، بی خبر از کشف صوفی و ماریوس، آن را به نام M31 در فهرست بزرگ سحابی هایش آورد.
سال ها به غلط تصور می شد که (( سحابی بزرگ آندرومدا)) یکی از نزدیکترین سحابی ها به ماست. البته، اخترشناس شهیر انگلیسی، سر ویلیام هرشل، کاشف سیاره اورانوس، نخستین بار به درستی آندرومدا را نزدیکترین ((جهان جزیره ای))، همچون راه شیری، لقب داد. اما به اشتباه تخمین زد که فاصله آندرومدا (( نباید بیش از 2000 برابر فاصله ستاره شباهنگ (1700 سال نوری) باشد))؛ و قطرش را 850 برابر فاصله شباهنگ و ضخامتش را 155 برابر این فاصله تخمین زد. این ابعاد بسیار بیشتر از ابعاد واقعی اند، البته به نظر می رسد که علت بیشتر در کم تخمین زدن فاصله شباهنگ از سوی هرشل بوده است. امروزه میدانیم که فاصله آندرومدا از ما حدود 9/2 میلیون سال نوری، قطرش حدود 200 هزار سال نوری و ضخامتش 1000 سال نوری است.
در سال 1912، وی.ام.سلیفر، از رصد خانه لاول، سرعت شعاعی ((سحابی)) آندرومدا را اندازه گرفت و متوجه شد که این سرعت - 266 کیلومتر بر ثانیه در حال نزدیک شدن به ما – بیشترین سرعتی است که تا به حال برای این سحابی اندازه گیری شده بود. همین، نشانه ای از ماهیت فراکهکشانی آندرومدا بود. اما، این ویلیام هاگینس، پیشگام طیف سنجی، بود که متوجه تفاوت طیفی سحابی های گازی و کهکشان ها شد؛ طیف سحابی ها دارای خطوط جذبی و طیف کهکشان ها پیوسته است.
در سال 1923، ادوین هابل نخستین ستاره متغیر قیفاووسی را در کهکشان آندرومدا یافت. بنابراین، فاصله میان کهکشانی و ماهیت کهکشانی 31M را مشخص کرد. اما محاسبه اش از فاصله آندرومدا با ضریبی حدود 2 خطا داشت؛ خطایی که تا سال 1953 مشخص نشد.
کهکشان راه شیری و آندرومدا در کنار هم یکی از با شکوه ترین مخلوقات عالم، یک جفت کهکشان مارپیچی، را تشکیل میدهد. بسیاری از مارپیچی ها جفت اند، اما اغلب نامتقارن اند؛ یعنی یکی خیلی بزرگتر از دیگری است. آنها در جهت های مخالف هم می چرخند؛ یعنی یکی در جهت چرخش عقربه های ساعت و دیگری در خلاف جهت چرخش عقربه های ساعت. این چرخش نشان دهنده این حقیقت است که آنها تقریبا هم زمان با هم از دو گرداب گاز اولیه بسیار نزدیک هم متولد شده اند؛ نه اینکه به صورت جداگانه شکل گرفته و در مسیرشان اتفاقی به هم برخورده باشند.
شباهت ها بین این دو کهکشان بسیارند. هر دو بازوهای پر غباری دارند که از نور میلیاردها ستاره تازه متولد شده، از جمله خورشید ما، روشن شده اند. بازوها به صفحه ای متصلند که از میلیاردها ستاره، از انواع گوناگون، تشکیل شده است. در مرکز هردو برجستگی درخشانی دیده میشود که شامل یک سیاهچاله ، هاله ای از ستاره های ریز نقش سفید پیر ( بقایای ستاره های خورشید – مانند مُرده) ، و ازدحامی از ستاره های تازه کشف شده ریز نقش قهوه ای (ستاره هایی که برای به راه انداختن واکنش های هسته ای به حد کافی بزرگ نیستند) است. در اطراف هردو کهکشان دو کهکشان کوچکتر اما مهم، به اضافه چندین کهکشان کم اهمیت تر ، به صورت قمر در گردش اند. حتی زاویه تمایل صفحه هردو کهکشان نسبت به دیگری یکسان است؛ به گونه ای که ساکنان آندرومدا از راه شیری همان صحنه ای را می بینند که ما از آندرومدا می بینیم.
البته با این همه، عارضه ای در تصاویر اخیر نمای نزدیک تلسکوپ هابل از آندرومدا دیده شده که هنوز در راه شیری کشف نشده است. در این تصاویر دو هسته دیده می شود، که شاید بتوان آن را چنان تعبیر کرد که آندرومدا ، در گذشته، کهکشان کوچکی را، که با آن برخورد کرده جذب کرده (بلعیده) است. این نشانه ای از وقوع برخوردها در نخستین روزهای شکل گیری گروه محلی کهکشان ها می باشد؛ گروه محلی از 21 کهکشان ؛ شامل راه شیری و آندرومدا، تشکیل شده است. شاید هم اصلا چنین شُبهه ای به خاطر وجود ابری از غبار تیره باشد که در میان هسته آندرومدا قرار دارد و باعث شده ما بخشی از آن را نبینیم.
نخستین ابرنواختر خارج از کهکشان ما ، در 20 اوت سال 1885، به کمک چندین رصدخانه، در آندرومدا کشف شد. پیش از محو شدن ابرنواختر، در فوریه سال 1890، فقط یک اخترشناس متوجه اهمیت آن شد.
آندرومدا و راه شیری با سرعت 80 کیلومتر بر ثانیه در حال نزدیک شدن به یکدیگرند و حدود 12 میلیارد سال دیگر به هم میرسند. اما، همین طور که به هم نزدیک و نزدیکتر میشوند، در حدود 2 میلیارد سال دیگر، منظره در آسمان هرکدام باید تماشایی تر شود، چون هرکدام بزرگتر و درخشان تر در آسمان دیگری دیده میشوند. ادغام نهایی آنها منجر به تولد یک کهکشان بیضوی میشود.
لینک دانلود نرم افزار فوق العاده , نجومی
در ادامه مطلب
در فاصله 9000 کیلومتری از سیاره مریخ، یکی از اقمار این سیاره با نام فوبوس قرار گرفته است. این قمر که دارای شعاعی در حدود 11 کیلومتر و جرمی معادل 1.08e16 Kg می باشد، برای نخستین بار توسط یک ستاره شناسی آمریکایی در سال 1877 شناسایی گردید.
فوبوس نامیست که در سال های آینده آن را به دفعات خواهید شنید. کمی بزرگتر از یک سیارک ، عاری از جو و جاذبه ای بسیار نزدیک به صفر می باشد. با اینحال به نظر می رسد، این قمر که بزرگترین قمر مریخ به شمار می آید ، بزودی پایگاه مرزی انسان ها و خانه دوم ما در فضا خواهد بود. اگرچه ماه به شکل قابل توجه و فریبنده ای نزدیک به سیاره ما می باشد، اما نیروی جاذبه آن بدین معناست که برای انتقال فضانوردان از آنجا به درون فضا نیازمند راکت های نسبتاً عظیمی می باشیم. این موضوی در رابطه با سیاره مریخ نیز صادق بوده و به همین شکل ، انجام ماموریت های فضایی از آنجا نیز هزینه های بسیار بالایی به همراه خواهد داشت.
برطبق برخی گزارشات رسمی، ناسا با کسری بودجه ای معادل 3 میلیارد دلار در سال برای برنامه های فضاییسفر انسانبه ماه در سال 2020 روبروگشته، و همچنین دستوراتی مبنی بر لغو این برنامه از سوی اوباما ،رئیس جمهور ایالات متحده آمریکاصادر شده است.
اما نگران نباشید! این بدان معنا نیست که انسان ها هیچ جایی برای رفتن در فضا نخواهند داشت.
یکی از پیشنهادات مقامات ارشد در این رابطه ارسال فضانوردان ناسا به سیارک ها ی نزدیک زمین و اقمار سیاره مریخ می باشد. به گفته پاسکال لی ، رئیس انجمن علمی مریخ در موفت فیلد کالیفرنیا : "با هزینه ای معادل یک ماموریت مریخی، انسان ها به سطح قمر مورد نظر رفته و بازخواهند گشت. اگر به انتظار بنشینید تا همه چیز آماده شود، این امر تقریباً یک دوره ده ساله به طول خواهد انجامید. فوبوس راهیست که ما را به مریخ بسیار نزدیک خواهد نمود."
با توجه به اینکه فوبوس بسیار کوچک می باشد، میدان جاذبه آن نیز بسیار ضعیف می باشد به طوری که می توان گفت با قرارگیری جسمی در مدار مریخ برابری می کند. فرود و برخاست از سطح فوبوس با کوچکترین تحریک امکانپذیر می باشد و این بدان معناست که اگرچه فاصله این قمر تا کره زمین بسیار دورتر از فاصله ماه تا زمین می باشد ، با اینحال ارسال فضاپیمایی به فوبوس بسیار ارزانتر و آسانتر از ارسال آن به کره ماه خواهد بود.
از سطح فوبوس، با استفاده از تلسکوپ ها و ربات های کنترل از راه دور به راحتی قادر به مطالعه و اکتشاف سطح مریخ خواهیم بود. همچنین این امرکمک بسیار بزرگی در مسافرت به مریخ و نشست بر سطح این سیاره خواهد نمود.
اما این همه ماجرا نیست! فوبوس چیزی بیش از یک نقطه فرود آسان و راحت برای ما می باشد. فوبوس خود یک راز آسمانی بزرگ به شمار می آید. به گفته لی :" به جز فوبوس، در رابطه با شکل گیری همه اجسامی که در منظومه شمسی کشف نموده ایم چیزهایی می دانیم. اما واقعاً نمی دانیم فوبوس چگونه شکل گرفته است. "
در 1877 ، یک اخترشناس آمریکایی از رصدخانه نیروی دریایی آمریکا در واشنگتون، بنام Asaph Hall موفق به کشف فوبوس و همچنین قمر کوچکتر مریخ به نام دیموس (Deimos) گردید. فوبوس صخره ای با شکل نامنظم و بی قاعده با عرض کمتر از 28 کیلومتر بوده و این درحالیست که دیموس حتی از این نیز کوچکتر می باشد. بنابراین این دو قمر از پیوستن به مجموعه صخره های فضایی کوچکی که به سمت مریخ منحرف شده و ممکن است تحت تاثیر جاذبه سیاره احتمال برخورد با آن را پیداکنند جان سالم به در برده اند.
اولین اندازه گیری ها از ترکیبات فوبوس که بوسیله فضاپیما های Mariner 9 ، Vikings 1 و Vikings 2 در سال 1970 گرفته شد نمای قویتری را از این قمردر اختیار ما قرار داد. درصد پایین انعکاس نور خورشید از سطح آن نشان می دهد که فوبوس تاریک بوده و بیش از 90% از نور خورشید در سطح آن جذب می شود به طوری که این قمر شباهت بسیاری به سنگ های آسمانی با ترکیبات کربن دار بالا دارد. همچنین تصور می شود که این جرم آسمانی کهن، از دورترین بخش های کمربند سیارک ها می باشد که خود در فصله ای دوبرابر فاصله مریخ از خورشید قرار گرفته اند. بر اساس آخرین اندازه گیری ها تشابه زیادی را حتی با سیارک های قدیمی تر که تنها در خارج از منظومه شمسی و فراتر از کمربند اصلی مشاهده شده اند دارد و این در حالیست که این شواهد در رابطه با دیموس نیز صادق است.